حق ریشه یا زارعانه و 8 معیار تشخیص

حق ریشه چیست ؟ حق زارعانه یا ریشه نوعی حقی مالی است که از سوی مالک زمین برای کشاورز در نظر گرفته شده. و مالک با رضایت خودش، ملک زراعی خود را به زارع می‌دهد تا این شخص در این ملک فعالیت نماید.

شرایط تعلق حق زارعانه یا حق ریشه به کشاورز

هنگامی حـق ریشـه به زارع تعلق می‌گیرد که زمین، مزروعی باشد. همچنین کشاورز بایستی در زمین مزروعی، انجام عمل زارعانه کرده باشد. وانگهی استمرار عمل و تصرف دادن زمین کشاورزی از جمله شرایطی است که حق زارعانه یا حق ریشه به کشاورز یا زارع تعلق خواهد گرفت.

حق ریشه یا زارعانه

پایان قرارداد مزارعه

حـق ریشـه دلیل بر عدم تخلیه زمین کشاورزی شناخته نمی‌شود. به عبارت دیگر پس از پایان قرارداد مزارعه یا اجاره، مالک می‌تواند برای تخلیه و بازپس‌گیری ملک خود از طریق قانونی اقدام کند. مثلا اگر زمین را در قالب عقد مزارعه داده باشد مالک می‌تواند اقدام به ثبت دادخواست مبنی بر تخلیه ملک تجاری کند.

نحوه محاسبه حق ریشه

یکی از مهمترین چالش‌ها در رابطه با حـق ریشـه، نحوه محاسبه مبلغ آن می‌باشد. ممکن است در متن عقد مزارعه یا اجاره نسبت به مبلغ حـق ریشـه توافقاتی میان طرفین صورت پذیرد. چنانچه توافقی در این راستا صورت نپذیرفته باشد محاسبه و تصمیم‌گیری در رابطه با مبلغ آن، بر عهده مراجع قضایی است.

معیارهای کارشناس برای تعیین مبلغ حـق ریشـه

کارشناس رسمی دادگستری با توجه به معیارهای گوناگون، مبلغ حـق ریـشه را تخمین می‌زند. این معیارها عبارت است از:

  1. مدت زمان فعالیت کشاورز بر زمین
  2. نوع فعالیت کشاورز
  3. تخمین هزینه‌هایی که کشاورز در طول فعالیت کشاورزی خود بر روی زمین متحمل شده است
  4. نحوه تقسیم محصول میان مالک و کشاورز
  5. میزان اجاره سالیانه زمین و عرف منطقه
  6. وضعیت و ارزش زمین قبل از شروع فعالیت‌های کشاورزی
  7. موقعیت مکانی و جغرافیایی ملک و جایگاه کشاورزی در منطقه
  8. نوع محصول و کمیت و کیفیت فعالیت‌های کشاورز در به ثمر رسیدن آن

قابل نقل و انتقال بودن حق ریشه

حق ریشه یا حق زارعانه همانند سایر حقوق مالی قابلیت نقل و انتقال دارد. در برخی از نقاط کشور، حـق ریـشه با نام حق آب و گل، حق آبادانی و حق نسق نیز شناخته می‌شود. مضافاً بر اینکه حـق ریشـه همانند سایر حقوق مالی به ارث می‌رسد.

مرجع صالح برای رسیدگی

خواهان حق ریشه بایستی به دادگاه محل زندگی مالک و یا محلی که قرارداد مزارعه یا اجاره در آنجا منعقد شده است، مراجعه نماید؛ بنابراین دادگاه محل اقامت مالک یا دادگاهی که قرارداد منعقد شده است. صالح به رسیدگی به دعوای حـق ریشـه از سوی کشاورز یا زارع می‌باشد.

عدم تضاد حق ریشه کشاورز با حق مالکیت مالک زمین

بر اساس قواعد فقهی و عرفی، ریشه‌های موجود در زمین متعلق به کشاورز است. حـق ریشـه تضادی با حق مالکیت مالک زمین ندارد. صرفاً نوعی حق مالی است که از سوی مالک زمین به کشاورز تعلق می‌گیرد.

قاعده فقهی”الزرع للزارع و لو کان غاصبا”

قواعد فقهی برای تبیین و استخراج فروع فقهی و حقوقی کاربرد فراوانی دارد. از جمله آنها، قاعده «الزرع للزارع و لو کان غاصبا» می‌باشد که در انتهای ماده 33 قانون مدنی انعکاس یافته است.

ماده مزبور مقرر می‌دارد:

«نماء و محصولی که از زمین حاصل می‌شود مال مالک زمین است چه به خودی خود روییده باشد. یا بواسطه عملیات مالک مگر اینکه نما یا حاصل از اصله یا حبه غیر حاصل شده باشد. که در این صورت درخت و محصول مال صاحب اصله یا حبه خواهد بود اگر چه بدون رضای صاحب زمین کاشته شده باشد».

این قاعده فقهی ظاهراً استثنایی بر قاعده «مالکیت تبعی» مندرج در ماده 32 قانون مدنی است.

آیا حق ریشه بر املاک تجاری نیز صدق می‌کند؟

خیر؛ حق ریشه مختص املاک زراعی می‌باشد و برای املاک تجاری و مسکونی مفهومی ندارد.

Share on facebook
Facebook
Share on twitter
Twitter
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *